۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

سرما

امروز مامانی سرما خورده  بدن درد هم گرفته. یه عالمه پرتقال و لیمو شیرین گرفتم تا خوب بشه البته شلغم هم داشتیم که فردا درست می کنه تا خوب خوب بشه.
سپنتا ولی کلا بیخیال سرما خوردگیه و همچنان ورجه وورجه میکنه

دلمون شدیدا واسه سپنتا تنگ شده مخصوصا از وقتی امیر محمد به دنیا اومده خیلی هوسشو کردم.

۲ نظر:

فریبا گفت...

سلام
توی این شرایط خیلی باید مراقب خودش باشه این مامانی
حالا که شلغمو می خوره پس آبش رو هم بخوره که حکم پنسیلین رو داره
ایشالله که زود زود خوب بشه
و همچنین زودی این وروجک به دنیا بیاد و شما رو به اون حس داشتن یه فرشته آسمونی برسونه

دایی سپنتا گفت...

سلام دایی
بازم من اومدم
قربون مامان سپنتا بشم من
من دومین هدیه ام رو برا سپنتا جون گرفتم
این هفته بیام ملایر براش می آرم.