چند روز مرخصی گرفته بودم که بمونم پیش مامانی !!!
2 روز رفتیم خونه خاله اینا جاتون خالی خوش گذشت .
مامانی یواش یواش دیگه راه رفتن واسش داره سخت میشه
دیروز رفتیم پیش خانوم دکتر. گفتش سپنتا وقتی به دنیا بیاد حدود 3 کیلو وزنشه .
سپنتا هم کمتر لگد میزنه و بیشتر تکون میخوره ( نه اینکه خیلی هیکلیه، جاش نمیشه )
دیشب خونه ی مامان جان سپنتا بودیم با دایی و خاله های مامانی پسر دخترخاله ی مامانی 2 سالشه انقدر با نمک بود خیلی دوس داشتم بیاد بغلم ولی بی معرفت همش میرفت بغل باباش ...
ما خودمون کم دلمون آب شده واسه سپنتا خانوم دکترم هی اذیتمون میکنه اول نوبت عمل زده بود 18ام الان کردش 20ام من که دعا میکنم زود تر بشه!!!!!
2 روز رفتیم خونه خاله اینا جاتون خالی خوش گذشت .
مامانی یواش یواش دیگه راه رفتن واسش داره سخت میشه
دیروز رفتیم پیش خانوم دکتر. گفتش سپنتا وقتی به دنیا بیاد حدود 3 کیلو وزنشه .
سپنتا هم کمتر لگد میزنه و بیشتر تکون میخوره ( نه اینکه خیلی هیکلیه، جاش نمیشه )
دیشب خونه ی مامان جان سپنتا بودیم با دایی و خاله های مامانی پسر دخترخاله ی مامانی 2 سالشه انقدر با نمک بود خیلی دوس داشتم بیاد بغلم ولی بی معرفت همش میرفت بغل باباش ...
ما خودمون کم دلمون آب شده واسه سپنتا خانوم دکترم هی اذیتمون میکنه اول نوبت عمل زده بود 18ام الان کردش 20ام من که دعا میکنم زود تر بشه!!!!!