۱۳۸۹ شهریور ۲۸, یکشنبه

اسباب کشی

امروز بعد از ظهر مرخصی گرفتم تا کمک مامانی باشم توی آماده کردن اتاق سپنتا. ( نگید اینا چقد ندید بدیدن آخه  مامانی میخواد تا الان میتونه خودش اتاق سپنتا رو آماده کنه.) پرده ی اتاق خواب رو پایین اوردیم تا بجاش یه پرده ی عروکی نصب کنیم



اتاق خواب سابق ما


و در یک حرکت نمادین تصمیم بر این شد که من منتقل بشم به اتاق بالایی ( یه چیزی توی مایه های انباری ) و اتاق بالایی رو تمیز کردیم مث چی
عکساشم میذارم تا ببینید چه وضعی داشت


من در حال تمیز کاری

من بعد از تمیز کاری


جای خالی قفسه کتاب های من

الانم مامانی یه پرده دوخته واسه اتاق جدید من که میخوای بریم نصبش کنیم. و بعدشم کامپیوتر رو ببریم

۲ نظر:

sayeh گفت...

بابا هومن واسه ني ني توي راهتون تبريك ميگم و يه تبريك خاص به خاطر اين حسن سليقه واسه انتخاب اسم
البته اين قسمتش يكم خودستايي كردم
باز هم به من سربزنيد
خوشحال ميشم

daii kamrane sepanta گفت...

haghete ta havas nakoni pedar beshii